امام علی(ع):مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود.
این روزها برای شهرستان ما روزهای مهمی است.تا چند روز یا شاید هم چندهفته دیگر قرار است فرماندار جدید شهرستان ما منصوب شود.شهرستانی که گرچه تازه تاسیس است اما متاسفانه در دولت قبل گرفتار بی تدبیری و البته خیانت برخی مسئولین وقت استان شد و با بهانه ای که خودمان به دستشان دادیم در طی 4 سال این شهرستان 5 فرماندار و سرپرست فرماندار را به خود دید.بیایید آنچه در این 4 سال بر فرمانداری بهاباد گذشت را مرور کنیم.
13 بهمن 1388 احمد قاسمی به عنوان اولین فرماندار بهاباد منصوب شد.فرمانداری بومی و پرتلاش که هنوز هم که هنوز است اگر به دیده انصاف بنگریم بی شک بهترین فرماندار بهاباد تاکنون بوده است.
متاسفانه احمد قاسمی قربانی اختلافات محله ای همیشگی مردم شهر و البته رفتار برخی اطرافیان خود شد .در جریان سفری که خرداد 90 فلاح زاده استاندار سابق یزد به بهاباد داشت بارها در حضور استاندار به وی توهین شد و حتی در دهستان بنستان در حضور خودش و جلوی استاندار ، بیانیه ای توهین آمیز بر ضد او خوانده شد و متاسفانه بهانه لازم به دست عوامل مرکز استان نشین دادیم تا از آن زمان تاکنون انواع و اقسام فرمانداران غیربومی را تجربه کنیم.یک ماه بعد احمد قاسمی برکنار شد و داستان سرپرستان فرمانداری بهاباد از اینجا آغاز شد .
19تیرماه 90 ابوالقاسم دهقان با حفظ سمتِ معاون مديركل حوزه استانداربه عنوان سرپرست فرمانداری بهاباد منصوب شد.سرپرستی فرمانداری بهاباد برای آقای دهقان خوش یمن بود و با همین تجربه کوتاه، بلافاصله فرماندار تفت شد . اما این پایان کار فرمانداران غیربومی در بهاباد نبود و هنوز این قصه سر دراز داشت.
10 آبان 90 محمدرضا هدایی که پیش از آن معاون فرماندار شهرستان میبد بود فرماندار بهاباد شد .هدایی که در بین فرمانداران غیربومی بهاباد با 14 ماه ماندگارترین فرماندار غیربومی شهرستان بود حقیقتا انسان نجیب و پاک دستی بود و در جریان بستن آب چادرملو و قضایای بعد از آن پشت مردم را خالی نکرد و همین کافی بود که این آخوند زاده میبدی را برکنار و جایش را به فردی از داخل استانداری بدهند.
25 دی ماه 91 سعید عبداللهی مدیرکل وقت امور اجتماعی وفرهنگی استانداری بازهم با حفظ سمت به عنوان سرپرست فرمانداری بهاباد منصوب شد .عبداللهی که از جانبازان جنگ تحمیلی هم بود هرچند مدیری کارکشته بود اما او را صرفا برای آرام کردن اوضاع متشنج بهاباد آورده بودند و با آرام شدن اوضاع او هم پس از 70 روز عطای کار در بهاباد را به لقایش بخشید اما استانداری یزد که فرمانداری بهاباد را جای خوبی برای تجربه اندوزی نیروهای خود دیده بود این بار یک فرد جوان تر را برای سرپرستی فرمانداری بهاباد انتخاب کرد.
8 فروردین 1392 مصطفی سالاری که پیش از آن معاون برنامه ریزی،اداری و مالی فرمانداری یزد بود به سمت سرپرست فرمانداری بهاباد منصوب شد و با پایان مهلت قانونی 4 ماهه سرپرستی ،در تاریخ 13 مرداد 92 رسما فرماندار بهاباد شد و از آن زمان تاکنون در این پست درحال خدمت است.
نقطه مشترک تمام فرمانداران یا بهتر بگوییم سرپرستان فرمانداری بهاباد این است که هیچ کدام تا پیش از این تجربه فرمانداری را نداشتند و فرمانداری بهاباد اولین تجربه آنها در این پست بود.درست است که همه فرمانداران غیربومی بهاباد انسان هایی شریف و خوب بودند و ما ممنون زحمات آنها هم هستیم اما حقیقت این است که اکثریت آنها به قول خودمان "نه آبی آوردند و نه سبویی شکستند"بعد از 4 سال هیچ اتفاق مهمی در این شهر نیفتاد. نه پروژه بزرگی در این شهر اجرا شد نه ادارات جدید مستقل در این شهر ایجاد شد و نه چیز قابل ذکر دیگری.با نگاهی به آنچه تا به حال بر فرمانداری بهاباد گذشته به وضوح می توان نگاه غالب مسئولین استان در مورد بهاباد را مشاهده کرد که"اگر می خواهی مردم بهاباد آرام و سربه راه باشند و کاری به کارت نداشته باشند مسئول غیربومی برای آنها بگذار"
واقعیت این است که ما مردمی غریب پرست هستیم چه حرفها که پشت سر تنها فرماندار بومی شهرمان که نزدیم و چه بلاهایی که سر او نیاوردیم وفقط منتظر بودیم تا او برود و همگی سکوت کنیم. حاصل همه این کارها این شد که پست فرمانداری بهاباد مثل گوشت قربانی دست به دست شد و فرمانداری بهاباد تبدیل شد به سکوی پرتاب عده ای که با تجربه اندوزی در اینجا به مدیرانی خوب برای مرکز استان تبدیل شوند و یا یک باند فرود مناسب برای عده ای دیگر که در سالهای آخر خدمت خود فرمانداری را هم تجربه کنند.
اکنون که در آستانه انتخاب فرماندار جدید بهاباد هستیم و خوشبختانه شنیده ایم با یکی از نیروهای خوشنام بومی که سابقه مدیریت در شهرستان های بزرگ خارج از استان را هم دارد برای فرمانداری بهاباد صحبت شده است متاسفانه خبرهای نگران کننده ای به گوش می رسد .گویا در این چند روزه جلساتی خانگی در باب تعیین فرماندار توسط افرادی معلوم الحال سازماندهی و تشکیل شده است.اینکه اصلا این آقایان-که هنوز هم مردم آنها را با شغل قبلی شان صدا می زنند- چطور به یکباره در عرض چند سال از فرش به عرش رسیدند به کنار اما باید به حال خودمان زارزارگریه کنیم که چنین افرادی برای ما تصمیم گیری نکنند و واقعا باید فاتحه شهری که این افراد عقلای آن می شوند را خواند.کسانی که سال گذشته در روزهایی که بازار جلسات چادرملو و بستن آب به روی این معدن داغ بود درحالی که درمقابل مردم مسئول هم بودند جرات نکردند در این جلسات آفتابی شوند اکنون که ایام به کام است و هوا برای فتنه انگیزی آنها آفتابی ،جلسه تشکیل می دهند و برای این مردم تعیین تکلیف می کنند.
لازم است مردم عزیز بهاباد با درس گرفتن از آنچه در این 4 سال به خاطر تفرقه و چند دستگی بر ما گذشت و با هوشیاری کامل، جلوی فتنه انگیزی عده ای معلوم الحال را بگیرند و نگذارند سرنوشت این شهر را فرصت طلبانی تعیین کنند که جز به منافع شخصی خود به چیز دیگری نمی اندیشند.
در پایان روی صحبت ما با استاندار و مسئولین جدید استان است.4 سال گذشته ی بهاباد در پای بی تدبیری و بی لیاقتی استاندار سابق و دار و دسته اش تباه شد.بهاباد یک شهرستان تازه تاسیس است و هزاران کار بر زمین مانده دارد که انجام این کارها و حل مشکلات زیاد این شهرستان در گرو تدبیر و دور اندیشی شماست . از شما عزیزان تقاضا داریم که بدون توجه به برخی فتنه انگیزی ها ،با حسن تدبیر خود در انتخاب یک فرماندار قوی وکاربلد بومی -که قطعا مشکلات ونیازهای مردم این شهر را بهتر از هر غریبه ای درک می کند - امید را به دلهای مردم این شهر برگردانید.