نبی مکرم اسلام(ص):به پسرانتان شنا و تیراندازی بیاموزید.
یکی از شبهای رمضان است و من طبق معمول هرشب قرار است تا سحر بیدار بمانم.ساعت یک به سرم می زند چرخی در شهر بزنم ببینم شبهای رمضان در شهر چه خبر است.تعدادی از مغازه ها هنوز باز هستند حمید حسنیان با شاگردهایش سخت مشغول کارند در میدان روبروی مغازه اش چند جوان دارند قلیان می کشند می گویند کار هر شبمان است.جلوی استخر که می رسم از دیدن تعداد زیاد ماشین و موتور جلوی استخر تعجب می کنم.تصمیم می گیرم گزارشی از استخر و مشکلات آن تهیه کنم.داخل می شوم .مدتهاست برای شنا به این جا نیامده ام.پارسال وقتی خراب بود همه، حرفشان این بود که چرا استخر راه نمی افتد اما الان که درست است از آن استقبال نمی شود.راست می گویند که ماهی تا زمانی که داخل آب است نمی داند آب چیست.ابوالفضل زینلی و مهدی دهقان در ورودی استخر نشسته اند و پول مشتری ها را دریافت می کنند.یخچالی پر از نوشیدنی در ورودی استخر قرار دارد و دو نفر از دانش آموزانم لخت و راحت دارند نوشابه می خورند تعارفی بهابادی هم می کنند .مهدی بهرامیان مدیر داخلی استخر است و به گرمی از من استقبال می کند.وقتی می گویم قصد تهیه گزارش دارم بسیار استقبال می کند.
داخل استخر که می شوم از دیدن این همه آدم توی آب تعجب می کنم فقط بیشتر از 60 نفر در قسمت کم عمق استخر هستند.سروصدای عجیبی راه انداخته اند .40-30 نفر آنها از جلگه آمده اند .شیخ علیرضا گنجی هم بچه های مسجد امام حسین(ع) را با خود آورده است.عباسعلی غنی زاده و حمید فاضلی پور ناجیان غریق استخر سخت مراقب اوضاع هستند و گاهی هم به شناگران ناشی شنا یاد می دهند.هشتاد درصد جمعیت در قسمت کم عمق قرار دارند و خوشحالند که مثلا دارند شنا می کنند! در قسمت عمیق گرچه تعداد افراد کمتر است اما با کارهایی که انجام می دهند همه را سرگرم کرده اند.یک چهارپایه بلند را که نمی دانم از کجا آورده اند لبه استخر گذاشته اند از آن بالا رفته و از ارتفاع، داخل آب شیرجه می زنند.ناجیان به زور جلوی آنها را می گیرند.