Quantcast
Channel: پایگاه اینترنتی بهاباد
Viewing all 298 articles
Browse latest View live

شهیدی که حجت را تا ابد بر همه تمام کرد

$
0
0

{jcomments off}نوشته:محمدمهدی اقبال

خبر تلخ قبول قطعنامه در سراسر جبهه پیچیده بود.همانطور که پیش بینی می شد دشمن حیله گر با کمک منافقین از سه محور غرب و میانی و جنوب سعی می کرد حتی المقدور خاک بیشتری از کشورمان را اشغال کند تا در مذاکرات دست بالا را داشته باشد.از طرفی در کشور جا افتاده بود که حالا که در حال صلح هستیم احتیاج به نیرو نیست و این تلقی غلط باعث شده بود جبهه ها از نیرو خالی شود و برای صدام فرصتی طلایی ایجاد گردد و حملاتی را سازمان دهد که بسیار موثر بود و مناطق مهم یکی پس از دیگری به دست دشمنان افتاد.بعد از سقوط جزایر مجنون نوبت به شلمچه رسید.

ما آن روزها در شلمچه منتظر هجوم دشمن بودیم که در نهایت با یک پاتک دهشتناک انتظارمان به سرآمد.دشمن به قدری جری شده بود که تا جاده اهواز خرمشهر پیش آمده بود و هر آن امکان داشت خرمشهر دوباره سقوط کند.گردان ما که دارای دو گروهان یکی بسیجی و دیگری سرباز پاسدار بود ماموریت یافت ضمن عقب راندن دشمن در خط مرزی مستقر شود.بچه ها ضمن طرد دشمن روی هدفی که مشخص شده بود مستقر شدند.هنوز نیروها کاملا جای گیری نکرده بودند که عراق اقدام به پیاده کردن نیرو در مقابل ما کرد .خط طوری بود که در برخی نقاط فقط سی متر با دشمن فاصله داشتیم.طولی نکشید که نیروهای دشمن با نیروهای ما درگیر شدند .به دستور فرماندهی همراه با یک گروه از همرزمان باسابقه جهت کمک به نیروهای درگیر خود را به نزدیکترین فاصله با دشمن رساندیم.هر کس به هر وسیله ای سعی می کرد دشمن را از خاکریز دور کند و در این میان حضور رزمندگان بهابادی چشم گیر بود.رزمندگانی فعال و شجاع.


آخرین دیدار

$
0
0

{jcomments off}نوشته:حسین عیداللهیان بهابادی

19 تیرماه 1367

روز اعزام نیرو به جبهه بود و شور و حال عجیبی در شهر برپا .جلوی مسجد انقلاب بسیار شلوغ بود.مردم برای بدرقه بچه هایشان آمده بودند.تعداد رزمنده های داوطلب بسیار زیاد بود و چهره ها همه آشنا.محمدرضا زینلی،علی پورخواجه،عباس محمدی نیا،محمد مطیعی،حسین حاتمی،امیر فلاح،حسن شیخ زاده و حسین وارسته.

گرم صحبت بودیم که سروکله رضا عالمی هم پیدا شد با همان شلوار لی معروفش که خیلی هم باهاش پز می داد.گفتم چرا لباس بسیجی نپوشیدی؟گفت برادرهام نمی ذارن بیام.بار اولی که اعزام شده بود هنوز به خط مقدم نرسیده شیمیایی شده و بعد از کلی مصیبت تازه خوب شده بود.کمی ناراحت شدم اگر رضا می آمد جمعمان جمع می شد.رضا گفت من یک چرخی بزنم و یرگردم خداحافظی کنم.

بیرون بسیج لندکروز سپاه نوحه های آهنگران را پخش می کرد.چاووشی خوانها چاووشی می خواندند.حال عجیبی به ما دست داده بود.انگار این آخرین دیدار ما با مردم است.در همین حال بودم که رضا عالمی هراسان خودش را به من رساند و گفت من میرم زیر پل اونجا منتظر می مونم به برادرام نگی که نمی ذارن بیام و در ضمن یادت باشه من را جا نذارید.خیلی خوشحال شدم.

دیگر وقت رفتن بود.از خانواده خداحافظی کردم و از زیر آیینه قرآن رد شده و سوار مینی بوس شدم.از بهاباد که خارج شدیم یاد رضا افتادم.نگاهی به جلو انداختم که دیدم دو سه نفر از زیر پل خارج شدند.مینی بوس ترمز زد.رضا عالمی و نادر گرانمایه سوار شدند.تا یزد گفتیم و خندیدیم.هوا تاریک شده بود که از یزد به طرف اهواز راهی شدیم.بعد از ظهر روز بعد ، مقر تیپ الغدیر در اهواز انتهای مسیر ما بود.

راضیم به رضای خدا

$
0
0

دهم مرداد ماه ،هم سالروز تولد شهید علیرضا عالمی زاده و هم سالروز تشییع پیکر مطهر اوست.شهید علیرضا عالمی زاده در دهم مرداد 1352 در خانواده ای متدین و زحمتکش به دنیا آمد.پدر و مادرش شش فرزند خود را در کودکی از دست داده بودند و رضا آخرین فرزند آنها بود.به گفته مادرشهید با آمدن رضا زندگی آنها دگرگون شد .دوران ابتدایی را در دبستان شهید مدرس و سه سال راهنمایی را در آموزشگاه ابن سینا(کنار اداره پست)گذراند.وی در اوایل سال 1367 بدون اطلاع خانواده به جبهه رفت اما در ارتفاعات شاخ شمیران شیمیایی و به عقب منتقل شد.اواخر تیرماه 67 و در روزهایی که عراق در حال پیشروی مجدد و اشغال مناطقی از کشور بود رضا بار دیگر بدون اطلاع خانواده به جبهه اعزام شد و در تک آخر دشمن در تاریخ دوم مرداد 1367 در شلمچه به شهادت رسید و پیکرش 8 روز بعد در سالروز تولدش تشییع و به خاک سپرده شد.

در یک شب گرم تابستانی بدون هماهنگی درب خانه شهید را زدم.مادر شهید یکه و تنها بر روی حیاط خانه نشسته و بلند بلند مشغول ذکر گفتن بودند.به گرمی از سوی مادر شهید مورد استقبال قرار گرفتم.انگار که مدتهاست منتظر بودند کسی از شهیدشان بپرسد.وقتی گفتم که میخواهم در مورد شهیدتان برایم صحبت کنید بلافاصله شروع به صحبت کردند و از رضای شهیدشان گفتند از خوبیها،باخدا بودنها،از اعزام به جبهه،از شیمیایی شدنش و از روزهای پس از شهادتش.با هم پای صحبتهای خانم مریم عالمی می نشینیم .

تولد

پدرش بسیار انسان زحمتکش و متدینی بود و بسیار به حلال و حرام اعتقاد داشت.وقتی رضا را حامله بودم یک روز بچه ها چند عدد میوه برایم آوردند و من خوردم وقتی پدرشان آمد و فهمید که میوه ها را بدون اجازه کنده اند آنها را برداشت برد صاحب باغ را پیدا کردند و از او حلالیت طلبید.همه سعیش این بود که لقمه اش پاک باشد و حلال.قبل از اینکه رضا به دنیا بیاید ما وضع زندگیمان اصلا خوب نبود اما با تولد رضا اصلا زندگی ما از این رو به آن رو شد و روز به روز وضع ما بهتر و بهتر شد و قدم مبارکی برای ما داشت.

جواهری در شهر

$
0
0

نبی مکرم اسلام(ص):به پسرانتان شنا و تیراندازی بیاموزید.

یکی از شبهای رمضان است و من طبق معمول هرشب قرار است تا سحر بیدار بمانم.ساعت یک به سرم می زند چرخی در شهر بزنم ببینم شبهای رمضان در شهر چه خبر است.تعدادی از مغازه ها هنوز باز هستند حمید حسنیان با شاگردهایش سخت مشغول کارند در میدان روبروی مغازه اش چند جوان دارند قلیان می کشند می گویند کار هر شبمان است.جلوی استخر که می رسم از دیدن تعداد زیاد ماشین و موتور جلوی استخر تعجب می کنم.تصمیم می گیرم گزارشی از استخر و مشکلات آن تهیه کنم.داخل می شوم .مدتهاست برای شنا به این جا نیامده ام.پارسال وقتی خراب بود همه، حرفشان این بود که چرا استخر راه نمی افتد اما الان که درست است از آن استقبال نمی شود.راست می گویند که ماهی تا زمانی که داخل آب است نمی داند آب چیست.ابوالفضل زینلی و مهدی دهقان در ورودی استخر نشسته اند و پول مشتری ها را دریافت می کنند.یخچالی پر از نوشیدنی در ورودی استخر قرار دارد و دو نفر از دانش آموزانم لخت و راحت دارند نوشابه می خورند تعارفی بهابادی هم می کنند .مهدی بهرامیان مدیر داخلی استخر است و به گرمی از من استقبال می کند.وقتی می گویم قصد تهیه گزارش دارم بسیار استقبال می کند.

داخل استخر که می شوم از دیدن این همه آدم توی آب تعجب می کنم فقط بیشتر از 60 نفر در قسمت کم عمق استخر هستند.سروصدای عجیبی راه انداخته اند .40-30 نفر آنها از جلگه آمده اند .شیخ علیرضا گنجی هم بچه های مسجد امام حسین(ع) را با خود آورده است.عباسعلی غنی زاده و حمید فاضلی پور ناجیان غریق استخر سخت مراقب اوضاع هستند و گاهی هم به شناگران ناشی شنا یاد می دهند.هشتاد درصد جمعیت در قسمت کم عمق قرار دارند و خوشحالند که مثلا دارند شنا می کنند! در قسمت عمیق گرچه تعداد افراد کمتر است اما با کارهایی که انجام می دهند همه را سرگرم کرده اند.یک چهارپایه بلند را که نمی دانم از کجا آورده اند لبه استخر گذاشته اند از آن بالا رفته  و از ارتفاع، داخل آب شیرجه می زنند.ناجیان به زور جلوی آنها را می گیرند.

شبا که ما می خوابیم...

$
0
0

شبی همراه با ماموران زحمتکش اداره برق بهاباد

ساعت دو و نیم صبح است.فردا عید فطر است اما به عادت شبهای رمضان بیدارم و خواب به چشمانم راهی ندارد.مشغول نوشتن مطلبی هستم که یک دفعه برق می رود.تاریکی همه جا را فرا می گیرد.این چندمین بار است که در یکی دو هفته گذشته این موقع برق می رود.دراز می کشم اما گرما کلافه ام می کند.پتو را برمی دارم میروم بیرون روی حیاط اما مگر پشه ها می گذارند بخوابم. هوا ساکن است و گرم. دریغ از یک ذره باد.هرکار می کنم خوابم نمی برد.عصبانی می شوم .در تاریکی با عصبانیت دنبال تلفن همراهم می گردم.شماره اداره برق را می گیرم اما از آهنگ پیشوازش مشخص است که روی یک تلفن همراه منتقل( دایورت) شده.کسی جواب نمی دهد و این بر خشمم می افزاید.از عصبانیت نمی دانم چه کنم.لباس هایم را می پوشم و سوار موتور می شوم.از ذهنم فقط بد و بیراه است که می گذرد.خود را برای یک جر و بحث اساسی آماده می کنم.همه جا روشن است و فقط از خیابان مهدی تا میدان معلم غرق در تاریکی است.درب اداره برق باز است داخل می شوم برق ها روشن است و کسی در اداره نیست.غرغرکنان بیرون می آیم وارد خیابان مهدی می شوم جلوی حوزه و روبروی مسجد الزهرا ماشین اداره برق پارک شده و عده ای دور تابلوی برق جمع شده اند.پیاده می شوم.عباس فلاح و محمد مهدی فلاح سخت مشغول کارند.سید محمد میرابراهیمی با تلفن همراهش نور انداخته تا چشمشان ببیند.احمد احمدی و مسعود ملاحسینی هم نظاره گر هستند.

 

نظرتان در مورد فرماندار بعدی بهاباد چیست؟

$
0
0

با توجه به تغییر دولت و به تبع آن تغییر محتمل فرماندار بهاباد این بار می خواهیم نظرتان را در مورد فرماندار بعدی بهاباد بپرسیم .از نظر شما فرماندار بعدی بهاباد باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟بومی باشد یا غیربومی؟فرد مورد نظر شما برای این پست چه کسی است؟نظر شما در مورد فرمانداران قبلی بهاباد و نقاط قوت و ضعف آنها چیست؟از نظر شما بهترین فرماندار بهاباد تا کنون چه کسی بوده است؟لطفا نظرات خود را درباره این موارد و همچنین شنیده های خود را بنویسید.ناگفته پیداست که نظرات توهین آمیز یا حاوی اتهامات اثبات نشده منتشر نخواهد شد.

من هم اینجا غریبم!!

$
0
0

لابد شما هم جمعه شب، مسافران بخت برگشته ای را که در پیاده رو جلوی مسجد انقلاب خوابیده بودند دیدید.دو زن و یک مرد مسافرین این ماشین بودند .بندگان خدا از گرما و سروصدای موتورها و ماشین ها  نمی توانستند بخوابند.راستش خجالت می کشیدم بروم از نزدیک از آنها عکس بگیرم.گفتم نصف شب که خوابند میروم از آنها عکس می گیرم.ساعت 3 که رفتم مرد همراه آنها بنده خدا همچنان بیدار بود.نمی دانم اگر زمستان بود بندگان خدا کجا می خواستند بخوابند؟خدا را شکر که دیشب اینجا نبودند وگرنه زیر باران همان جلوی مسجد هم نمی توانستند بخوابند. حقیقتا صحنه رقت انگیزی بود و برای یک شهرستان و مسئولین و مردمش بسیار شرم آور .

 مشابه این صحنه را بارها و بارها همه ما دیده ایم.چندی پیش یک اتوبوس نصف شب نمی دانم از کجا به اینجا رسیده بود و آن موقع شب بندگان خدا در این شهر دنبال دستشویی و محل استراحت گشته بودند و باباحسن قاسمی بالاخره به دادشان رسیده بودند(به نقل از باباحسن قاسمی)

فروردین امسال یک گروه 13 نفره اهل روستای گِلیَرد طالقان که درحال ایرانگردی بودند شب به بهاباد رسیده  و دربدر دنبال جایی برای استراحت بودند ولی آنچه می خواستند در این شهر نبود.نهایتا با مساعدت شیخ حسین در منزل شخصی خواهر ما اسکان پیدا کردند.

در ایام انتخابات شوراها هم یک شب ساعت 11 جلوی مغازه برادران حاتمی راننده نیسانی که بار آورده بود و به علت خرابی ماشین مجبور شده بود اینجا بماند جلویم را گرفت و سراغ جایی برای خوابیدن گرفت.گفتم نگرد نیست. این شهر مسافرخانه ندارد.گفت مشکلی ندارد داخل ماشین می خوابم.جلوی ستاد انتخاباتی محمدحسن خادمی که رسیدم یک دفعه به فکرم رسید از او کمک بگیرم که خوشبختانه لطف کرد و در مسجد جامع جدید را برایش باز کرد و داخل مسجد خوابید.

به هرحال غرض از نوشتن این مطلب این است که بگوییم آقایان مسئول:این شهرستان نیاز به یک مسافرخانه و یا حداقل یک پارک آبرومند دارد تا اگر خدای نکرده نصف شبی یک خانواده -مثل پریشب - مجبور به ماندن در این شهر شدند لااقل جایی برای خوابیدن و یک دستشویی تمیز برای رفع نیاز آنها وجود داشته باشد.تنها مسافرخانه ای که هم اکنون در شهرهست مال مسجدجامع است که بیشتر، رانندگان دوره گرد از آن استفاده می کنند و به درد اسکان یک خانواده نمی خورد.مسافرخانه ولیعصر هم ماهها پیش به فروشگاه ایزوگام تبدیل شده.

آقایان مسئول لطفا فکری عاجل برای این مسئله بکنید.اگر هم نمی شود کاری کرد-که قطعا می شود- لااقل در ابتدای بهاباد به غریبه ها یادآوری کنید که تا قبل از تاریک شدن هوا از این شهر خارج شوند.

آقایان:نکند اگر کسی از شما هم در مورد محل استراحت بپرسد مجبور شوید بگویید ما هم اینجا غریبیم.

پی نوشت:

چه خوب بود که بروبچه های مسجد انقلاب این 3 نفر را در مسجد اسکان می دادند.باور کنید مسجد فقط برای عبادت نیست.

شما هم اگر موردی از سرگردانی مسافران غریبه ،دیده یا شنیده اید برای ما بنویسید.

خوب است دستشویی مکان هایی مثل ملاعبدالله همیشه باز باشد و در اول بهاباد هم اطلاع رسانی شود.

ما که نفهمیدیم ساختمانی که کنار استخر شهرداری توسط میراث فرهنگی ساخته شده چه کاربردی دارد؟اصلا چه کسی متولی آن است؟

این شهر یک پارک درست و حسابی که برای اتراق مسافران ندارد کاش لااقل یک امامزاده برای آن پیدا می شد!

از آقای علیرضا طلائی برای اینکه ما را از حضور این بندگان خدا جلوی مسجد انقلاب آگاه کردند سپاسگزاری می کنیم.

چون دو تا عکس اول بدون فلاش و با زوم گرفته شده کیفیت بسیار پایینی دارد که از این بابت پوزش می طلبیم.

 

عکس هایی از دوران اسارت

$
0
0

26 مردادماه سالروز ورود اولین گروه از آزادگان سرافراز به میهن پس از سالها اسارت است.ضمن گرامیداشت این روز و ارج نهادن به مقام بلند همه آزادگان عزیز در این مطلب عکس هایی از دوران اسارت و همچنین برخی نامه های رد و بدل شده بین آنها و خانواده محترمشان را آورده ایم که از نظرتان می گذرد.فیلمی از روزهای ورود این عزیزان به بهاباد در شهریور 1369 را هم داریم که اگر مشکلات فنی آن حل شود تا ساعاتی دیگر روی سایت قرار خواهد گرفت.


بررسی آماری فعالیت نمایندگان ما در مجلس شورای اسلامی

$
0
0

در این مطلب بنا داریم میزان فعالیت نمایندگان ما در مجلس شورای اسلامی را بررسی کنیم و همچنین ببینیم چقدر در مورد بهاباد در مجلس صحبت کرده اند.برای این منظور هیچ چیز را بهتر از متن مذاکرات مجلس که در سایت مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی موجود است (اینجا) وتمام آنچه در مجلس گذشته است در آن آمده است ندیدیم.لازم به ذکر است این مطلب به فعالیت های خارج از صحن علنی مجلس مثل دیدار با رئیس جمهور،وزرا و روسای سازمان ها نپرداخته است.

نمایندگان مردم بهاباد در مجلس شورای اسلامی از ابتدا تاکنون عبارتند از حجه الاسلام ابوالقاسم وافی دوره های اول و دوم،دکتر علیرضا فرزاد دوره سوم،حجه الاسلام سیدمحمدتقی محصل همدانی دوره های چهارم،پنجم و هفتم،آقای سیدمحمدکاظم مرتضوی دوره ششم ،آقای کاظم فرهمند دوره هشتم و حجه الاسلام دخیل عباس زارع زاده دوره نهم.در این مطلب ما از دوره چهارم تا به حال یعنی محدوده زمانی که اکثریت ما یادمان هست و در نوشته بالا هم به نفرات آن اشاره شده است شروع کرده ایم.قضاوت را به خودتان می سپاریم.

دوره نهم(1391 تا1395)

متن مذاکرات مجلس در این دوره هنوز منتشر نشده است بنابرین به سایت رسمی آقای زارع زاده (اینجا)مراجعه و تک تک صفحات را بررسی کردیم که هیچ نطق یا تذکر ایین نامه ای مشاهده نشد و تنها دو تذکر به وزرا و رئیس جمهور مشاهده شد که به بهاباد هم ارتباطی نداشت.

تذکر اول به وزیر امور اقتصادی و دارایی به دلیل عدم معرفی سرپرست بانک ملی استان یزد و تذکر دوم به رئیس جمهور و وزرای کشور و اطلاعات در مورد برخورد قانونی با حمله کنندگان به ایستگاههای انتقال آب کوهرنگ به یزد

جستجو در اینترنت هم نتیجه خاص دیگری را در بر نداشت و اگر بیشتر از این هست لطفا عزیزان دفتر آقای زارع زاده برای ما بفرستند.

حجه الاسلام زارع زاده در حال حاضر سخنگوی کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس می باشد.

دوره هشتم(1387 تا 1391)

از عملکرد آقای کاظم فرهمند در دوره هشتم فقط دو سال اول در سایت موجود است که عبارت است از 17 بار تذکر کتبی به وزیران،7 بار تذکر کتبی به رئیس جمهور 7 بار قرائت گزارش کتبی کمیسیون کشاورزی و تنها یک بار نطق قبل از دستور درجلسه شماره 117  تاریخ 1388/6/3.وی در نطق خود از بهاباد هم نامی می برد:" از هیأت‌دولت بخاطر ارتقاء بخش بهاباد به شهرستان که آرزوی دیرینه مردم متدین و شهیدپرور این شهرستان بود از طرف خود و مردم خوب شهرستان بهاباد تشکر می‌نمایم."

همچنین وی سه بار در مورد بهاباد به وزرا تذکر کتبی داده است:

 ـ جناب آقای کاظم فرهمند نماینده محترم مهریز، بافق، ابرکوه و خاتم به وزیر محترم نفت درخصوص اجراء هر چه سریعتر گازرسانی به شهر بافق و بهاباد بخشهای هرات و مروست و بهمن.88/7/27

ـ آقای کاظم فرهمند نماینده محترم مهریز، بافق، ابرکوه و خاتم به وزیر محترم کشور درخصوص تسریع در معرفی فرماندار شهرستان بهاباد بعد از گذشت (۵) ماه.88/9/17

ـ آقای کاظم فرهمند نماینده محترم مهریز، بافق، ابرکوه و خاتم به وزیر محترم نفت درخصوص گازرسانی به شهرستانهای بافق، بهاباد و خاتم که مصوبه سفر اول ریاست جمهوری است.88/11/20

وی در این دوره نائب رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس بود.

یادداشت وارده

$
0
0

اگر شما هم ازجمله افرادی هستید که هنگام پخش جلسات رای اعتماد در هفته گذشته دغدغه این را داشتید که چرا خبری از نماینده ما نیست این نوشته که توسط یکی از خوانندگان سایت برای ما ایمیل شده به همین دغدغه شما می پردازد.بدیهی است انتشار مطلب الزاما به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط عوامل سایت نیست.بنا به درخواست نویسنده از انتشار نام ایشان خودداری می کنیم.

حتما شما هم هفته گذشته روند بررسی صلاحیت وزرای دولت یازدهم در مجلس شورای اسلامی را دنبال کرده اید .وقتی روز اول صحبتهای محمدرضا تابش نماینده اردکان را در دفاع از کلیات کابینه دولت یازدهم دیدم دوباره این سوال تکراری در ذهنم نقش بست که چرا هیچ گاه خبری از نمایندگان ما در مجلس نیست؟چرا هرگز یک تذکر آیین نامه ای از آنها ندیده ایم؟چرا همیشه سخنرانی های قبل از دستور را همه نماینده ها انجام می دهند جز نمایندگان ما؟شاید این تقدیر این مردم است که نمایندگان آنها هم مثل خودشان نجیب باشند و سربه زیر و آرام.

از زمانی که یادم می آید نمایندگان ما همین طور بوده اند.حجه الاسلام محصل همدانی، آقای مرتضوی،مهندس فرهمند و حجه الاسلام زارع زاده در این ویژگی همه کپی برابر اصلند.کاش یک بار نماینده ما در مجلس با کسی جروبحثی و سروصدایی بکند شاید این ملت بفهمند بهابادی هم هست .کاش یک بار مثل حمید رسایی نماینده تهران با رئیس مجلس کل کلی راه بیندازد (اینجا)مثل کاظم دلخوش نماینده قبلی صومعه سرا هر روز شعری بخواند و معروف شود(اینجا)  مثل حجه الاسلام بزرگواری نماینده کهکیلویه با چماق لری اش مجلس را به هم بریزد(اینجا) شاید یک بار اسم این شهر در جایی بیاید.حتی آقای تابش هم بلد است جنجال راه بیندازد(اینجا) اما نمایندگان ما جنجال که هیچ ،دریغ از یک نطق خشک و خالی.ما نمی گوییم نماینده مان جنجال راه بیندازد به خدا به یک نطق قبل از دستور یا میان دستور و یا یک تذکر آیین نامه ای هم راضی هستیم اما ...

باور کنید برخی از شهرها را با نماینده شان در مجلس می شناسند.باور کنید از بس این آقای نادر قاضی پوردر این چند روز در مخالفت با وزیران صحبت کرد که با شنیدن اسم ارومیه بیشتر یاد او می افتم تا یاد دریاچه در حال نابودی ارومیه.باور کنید اکنون نام تابش همه را به یاد اردکان می اندازد.روزگاری به خاطر فریادها و تذکرات آیین نامه ای متوالی مرحوم موحدی ساوجی اسم ساوه بر سر زبانها بود.تا همین دوره قبل اسم قزوین با قدرت علیخانی نماینده جنجالی این شهر گره خورده بود.

در این چند روز هرچه منتظر شدم تا بلکه نماینده ما هم در مخالفت یا موافقت با وزیری صحبت کند یا تذکر واخطاری بدهد و هرچه با ذره بین در تصاویر پخش شده از صحن مجلس گشتم تا شاید تصویری از نماینده خود ببینم فایده ای نداشت.حتی وقتی نمایندگان در حال انداختن رای خود در صندوق ها بودند هم تصویری از ایشان ندیدم کم کم شک برم داشت که نکند جناب زارع زاده در این چند روز در مجلس نبوده اند در خبرگزاری ها گشتم و گشتم تا بالاخره تصویر ایشان را در سایت مجلس دیدم و مطمئن شدم ایشان در مجلس بوده اند اما...

هنوز هم برای این سوالم پاسخی پیدا نکرده ام که چرا هیچ وقت خبری از نمایندگان ما در مجلس نیست؟به راستی چرا؟

توجه:نظرات توهین آمیز به هیچ عنوان منتشر نخواهد شد.

بحث آزاد:نظرتان در مورد افزایش سرقت ها در شهر چیست؟

$
0
0

این بار برای بحث آزاد به سراغ سرقت هایی رفته ایم که ماه هاست امنیت مردم این شهر را مختل کرده اند.سالها در این شهر مردم موتورهایشان را شبها با خیال راحت جلو خانه می گذاشتند و هیچ اتفاقی هم نمی افتاد به طوری که امنیت این شهر برای غریبه ها باعث تعجب بود اما مدتی است که آنچه هر روز میشنویم داستان سرقت هایی است که نسبت به سالهای گذشته بسیار هم زیاد شده.سرقت موتوروبعضا ماشین،دله دزدی ،سرقت منازل در روستاها،سرقت احشام و سرقت محصولات کشاورزی.به نظر شما چرا آمار سرقت در این شهر بالا رفته است؟اعتیاد را چقدر در این سرقت ها موثر می دانید؟آیا از عملکرد نیروی انتظامی و دادگاه بهاباد در دستگیری و برخورد با سارقان رضایت دارید؟آیا قاطعیت لازم در برخورد با افراد دستگیر شده وجود داشته است؟راهکار شما برای جلوگیری از این سرقتها چیست؟اگر سرقتی برای شما یا نزدیکان شما هم رخ داده می توانید بنویسید.

اندر حکایت گیرنده های دیجیتال

به پایان آمد این دفتر...

$
0
0

{jcomments off}چند شب پیش وقتی حرف ماه مهر و مدرسه پیش آمد خانمم گفت قبول داری پارسال معلم خوبی نبودی؟راست هم می گفت سال گذشته نتوانستم مثل سال های پیش از آن باشم و فعالیت در سایت، شغلم را تحت الشعاع قرار داده بود.در تمام این چند روز این موضوع فکرم را مشغول کرده بود و نهایتا به این نتیجه رسیدم که ترجیح می دهم یک دبیر خوب باشم تا یک سردبیر خوب.

هفته آینده یک سفر زیارتی به مشهد مقدس در پیش دارم و بعد از آن هم می خواهم به مهر مهربان،به مدرسه،به هیاهوی دانش آموزان ،به بار سنگین بر دوش و به فیزیک فکر کنم ولاغیر.

 هر آغازی را پایانی است و این نوشته هم پایان کار بنده در این سایت است .امیدوارم پایان کار سایت نباشد.شرمنده که بلد نبودم بهتر از این کار کنم.حلال کنید لطفا.

راضیم به رضای خدا

$
0
0

دهم مرداد ماه ،هم سالروز تولد شهید علیرضا عالمی زاده و هم سالروز تشییع پیکر مطهر اوست.شهید علیرضا عالمی زاده در دهم مرداد 1352 در خانواده ای متدین و زحمتکش به دنیا آمد.پدر و مادرش شش فرزند خود را در کودکی از دست داده بودند و رضا آخرین فرزند آنها بود.به گفته مادرشهید با آمدن رضا زندگی آنها دگرگون شد .دوران ابتدایی را در دبستان شهید مدرس و سه سال راهنمایی را در آموزشگاه ابن سینا گذراند.وی در اوایل سال 1367 بدون اطلاع خانواده به جبهه رفت اما در ارتفاعات شاخ شمیران شیمیایی و به عقب منتقل شد.اواخر تیرماه 67 و در روزهایی که عراق در حال پیشروی مجدد و اشغال مناطقی از کشور بود رضا بار دیگر بدون اطلاع خانواده به جبهه اعزام شد و در تک آخر دشمن در تاریخ دوم مرداد 1367 در شلمچه به شهادت رسید و پیکرش 8 روز بعد در سالروز تولدش تشییع و به خاک سپرده شد.

در یک شب گرم تابستانی بدون هماهنگی درب خانه شهید را زدم.مادر شهید یکه و تنها بر روی حیاط خانه نشسته و بلند بلند مشغول ذکر گفتن بودند.به گرمی از سوی مادر شهید مورد استقبال قرار گرفتم.انگار که مدتهاست منتظر بودند کسی از شهیدشان بپرسد.وقتی گفتم که میخواهم در مورد شهیدتان برایم صحبت کنید بلافاصله شروع به صحبت کردند و از رضای شهیدشان گفتند از خوبیها،باخدا بودنها،از اعزام به جبهه،از شیمیایی شدنش و از روزهای پس از شهادتش.با هم پای صحبتهای خانم مریم عالمی می نشینیم .

تولد

پدرش بسیار انسان زحمتکش و متدینی بود و بسیار به حلال و حرام اعتقاد داشت.وقتی رضا را حامله بودم یک روز بچه ها چند عدد میوه برایم آوردند و من خوردم وقتی پدرشان آمد و فهمید که میوه ها را بدون اجازه کنده اند آنها را برداشت برد صاحب باغ را پیدا کردند و از او حلالیت طلبید.همه سعیش این بود که لقمه اش پاک باشد و حلال.قبل از اینکه رضا به دنیا بیاید ما وضع زندگیمان اصلا خوب نبود اما با تولد رضا اصلا زندگی ما از این رو به آن رو شد و روز به روز وضع ما بهتر و بهتر شد و قدم مبارکی برای ما داشت.

زور همه ی استان به تابش نرسید

$
0
0

بعد از مدتها از سرکار آمد دولت روحانی وبحث انتخاب استاندار یزد وکش وقوسهای فراوان ونوشتن طومارواعلام حمایت گروه ها واحزاب مختلف از گزینه های انتخابی،بالاخره امروز وزیر کشور همه ی استان را سورپرایز کرد وآقای سید محمد میرمحمدی را به سمت استاندار یزد انتخاب کرد.

سید محمد میرمحمدی متولد شهرستان اردکان می باشد.به نظر میرسد زور هیچ یک از بزرگان استان به تابش نرسید ویک تنه حریف کل استان شد.

- با سرکار آمدن استاندار اردکانی باید دید از این به بعد چه بر سر بهاباد خواهد آمد؟؟؟

- با اردکانی نبودن استاندار چه حق هایی از شهرستانهای بهاباد،بافق،میبد وطبس ضایع شد حال با استاندار اردکانی چه خواهند کرد؟؟؟

- مردم بهاباد قید چادرملو را که زده اند حال باید دید بر سر چاه گز چه خواهد آمد.آیا چاه گز اردکان خواهد شد؟؟؟

- از بودجه استان یزد،چیزی برای بهاباد می ماند؟؟؟

- در دولت عدالت محور ،عدالت رعایت نشد حال باید دید در این دولت چه می شود؟؟؟

منتظر می مانیم


ویژه نامه محرم

$
0
0

دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود               دلها همه آماده ی پرواز شود

با بوی محرم الحرام تو حسین                        ایام عزا و غصه آغاز شود..!

درماه محرم امسال هم برآنیم ویژه نامه ای برایتان تدارک ببینیم شامل نوحه های قدیمی ،فیلم هایی از مراسم عزاداری سالار شهیدان در سالهای دور و همچنین نوحه های جالبی که امسال اجرا خواهد شد.در صورتی که شما هم فیلم ،عکس یا نوحه ای قدیمی دارید لطفا دیگران را از تماشای آن محروم نفرمایید.

 

عکس:مرحوم یاسرزینلی علمدار هیئت جوانان قمر بنی هاشم

حال وهوای محرم

$
0
0

خوشبختانه در شهری زندگی میکنیم که هر روز در همه ی محله ها روضه امام حسین برپاست،حتی بعضی مساجد تمام طول سال روضه خوانی دارند وروضه خوانی هرگز تعطیل نمی شود واین یکی از عوامل در امان ماندن این شهر از بلایای طبیعی بخصوص زلزله می باشد با وجود اینکه هرروز حداقل چند زلزله در این شهر می شود.

مردم ولایی بهاباد در همه ی مناسبتها پرشور شرکت میکنند ولی متاسفانه شهرمون حال وهوای آن مناسبت را نمی گیرد.در عید غدیری که گذشت وقتی در خیابان بهاباد حرکت میکردم پیش خودم گفتم چرا اصلا معلوم نیست عید غدیر اومده،عیدی که برا ما شیعیان اینقدر بزرگ ومهمه.نه خیابانها چراغانی شده بود نه پرچم سبزی نه...

امروز هم با آغاز ماه محرم،که از خیابان اصلی شهر گذشتم باز هم شهرمون حال وهوای محرم نگرفته بود،غیر از چندتا مسجد که جلوی مسجد را سیاه پوش کرده بودند خبری از محرم نبود.

سوال اینجاست که چرا باید شهر ما اینچنین باشد؟چرا نسبت به این مسائل بی تفاوتیم؟آیا ارگانی مسئول این کار وجود دارد؟و...

خوب میشد اگر:

1- نهاد هایی مانند فرمانداری،شهرداری،اصناف ،سازمان تبلیغات اسلامی وحوزه علمیه وحتی هیئتهای مذهبی جلساتی را در همین رایطه برگزار میکردند وهماهنگی هایی انجام میشد تا شهر از این وضعیت دربیاید.

2- مغازه داران محترم نسبت به نصب پرچم وپارچه در مناسبتهای مختلف اقدام میکردند.اگر هر مغازه دار نسبت به جلوی مغازه خود اقدام کند شهر از این وضعیت خارج میشود وحال وهوای کل شهر عوض میشود.

3-محله ها به مسجد محله خلاصه نمیشد وخیابان وکوچههای داخل هر محله اقدام به نصب پرچم و...می کردند.

- و...

عزیزان می توانند در این مورد راهکارهای خود را ارائه دهند تا شهر دارالولایه بهاباد در این مورد هم زبانزد همه باشد وکاری کنیم که در شان ائمه اطهار باشد.

تصاویر زیر دو روز قبل از آغاز محرم از بعضی مساجد گرفته شده است.

مسجد چهارده معصوم-هیئت بین الحرمین

مسجدابوالفضل قلعه

 

مسجد امام حسن مجتبی (ع)

 

مسجد فاطمیه محمدآباد

مسجدجامع

مسجد ابوالفضل محمدآباد

مسجدامام حسن عسکری(ع)

 


آماده سازی محله صاحب الزمان

 

تجمع هیاتهای مذهبی در ظهر عاشورا

$
0
0

پارسال در ویژه نامه محرم این سایت مطلبی به عنوان "نکاتی در باب محرم امسال "منتشر شد که تذکراتی پیرامون عدم وحدت هیاتهای مذهبی وبرگزاری نمازظهر عاشورا منتشرشد که چرا بهاباد هم مانند سایر نقاط کشور تمامی هیاتها در یک مکان مانند گلزار شهدا یا مقبره ملاعبدالله تجمع نمی کنند وبه عزاداری نمیپردازند ونماز ظهر عاشورا را بصورت باشکوه برگزار نمی کنند.

خوشبختانه امسال سازمان تبلیغات اسلامی بهاباد در جلسات متعددکه با حضور مسئولین هیاتهای مذهبی برگزار کرده این موضوع را متذکر شده وبالاخره در تاریخ 92/8/8  جلسه ای در محل دفتر امام جمعه برگزار شد که در این جلسه قرار شد تمامی هیاتها در روز تاسوعای حسینی به صورت سینه زنی و زنجیرزنی در گلزار شهدای گمنام تجمع وبه عزاداری بپردازند ودر روز عاشورا تمامی هیاتها به صورت برنامه ریزی شده به گلزار شهدا رفته واز ساعت 11 تا موقع اذان ظهر به صورت جمعی عزاداری نمایند وبعد از آن نماز ظهرعاشورا به صورت باشکوه در همان محل برگزار کنند.

تجمع ۱۰۰هزار نفری مردم بم در میدان امام خمینی (ره) این شهر 

 

نمازظهرعاشورای سال گذشته بهاباد

جا دارد همه ی هیاتهای مذهبی با هماهنگی وبرنامه ریزی مناسب در این تجمع بزرگ عاشورائیان شرکت کرده تا این مراسم به صورت هرچه باشکوه تر برگزار شود.

متن صورتجلسه 

 

هیئت مسجد صاحب الزمان سال 1369

$
0
0

این فیلم عزاداری هیئت مسجد صاحب الزمان در حسینیه فاطمیه بهاباد را به تصویر می کشد و مربوط به سال 1369 می باشد.

{flv}sahebzaman{/flv}

مداح:حاج حسن دهقان + محمد دهقان

جوش دوره شب ششم محرم

$
0
0

فیلم زیر مربوط به مراسم جوش دوره شب ششم محرم در مسجد جامع می باشد که کلیه هیئت های مذهبی حضور دارند.

{flv}joosh-6{/flv}

تاریخ 1392/8/18

Viewing all 298 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>