عزاداری شب ششم محرم -پخش شده در شبکه تابان
{flv}mohammad-abad{/flv}
{flv}valiasr-askari{/flv}
عزاداری شب ششم محرم -پخش شده در شبکه تابان
{flv}mohammad-abad{/flv}
{flv}valiasr-askari{/flv}
مراسم تعزیه قاسم بن الحسن فردا ساعت 2عصرورزشگاه امام علی(ع)
عزاداری شب ششم محرم -پخش شده از شبکه تابان
هیئت مسجد ولیعصرشهرک ومسجد انقلاب
{flv}shahrak-enghlab{/flv}
عباس برادر
فیلم زیر مربوط به عزاداری هیئت مسجدجامع در حسینیه فاطمیه در شب هشتم ماه محرم امسال می باشد.
مداح:آقای حسین حاتمی
{flv}00098.mpg-cut{/flv}
فیلمبردار:علی وارسته
سری اول عکس های محرم
عکاسان:علی عبداللهیان-حمید اخوان
بقیه در ادامه مطلب
سری دوم عکسهای محرم
عکاسان:علی عبداللهیان-حمیدرضا اخوان
بقیه در ادامه مطلب
بالاخره بعد از گذشت هفتادوپنج روز از آغازبکارشورای شهر قرار است فردا مراسم تودیع ومعارفه شهردارن سابق ومنتخب برگزار شود.احتمالا آخرین شهرستانی که در کشور شهردار آن انتخاب وبرسرکار می آید شهرستان بهاباد باشد.
بعد از کش وقوسهای فراوان وبررسی گزینه های پیشنهادی،اعضای شورای شهر بهاباد به انتخاب آقای مهندس محمدمهدی خانی زاده رای دادند وایشان را برای تصدی پست شهردار بهاباد به استانداری یزد معرفی کردند که متاسفانه با تغییر استاندار امضای حکم ایشان به تاخیر افتادوباعث شایعه پراکنی برخی افراد مغرض گردید وبالاخره قرار است فردا با حضور مهندس شاکری مدیرکل امورشهری استانداری یزد این حکم ابلاغ شود وشهردار بومی مدیریت امورشهری بهاباد را برعهده بگیرد.
مهندس محمدمهدی خانی زاده در سال 1359در شهرستان بهاباد متولد شد تا مقطع دیپلم در بهاباد تحصیل کرد .مدرک کارشناسی او مهندسی عمران از دانشگاه علم وصنعت ایران و دارای مدرک فوق لیسانس سازه های دریایی می باشد.مهندس خانی زاده به عنوان مدیر فنی پروژه حوضچه های خشک بندرعباس از سال 83 تا 92 مشغول به فعالیت می باشد.
امیدواریم مردم بهاباد با همدلی وهمفکری، این مدیر بومی را در سرسبزی وآبادانی شهرخود یاری کنند.
سایت بهاباد این انتصاب را به جناب آقای مهندس خانی زاده تبریک گفته وبرای ایشان آرزوی موفقیت می کند وامیدوار است این مدیر بومی مقتدرانه به امور شهروشهرداری رسیدگی کرده واجازه دخالت هیچ فردی را در انجام وظایف محوله ندهد.
فصل سرما شروع شده و در این بازار داغ سرماخوردگی ،لابد برای گرفتن دارو سروکارتان به تنها داروخانه شهر-یا بهتر بگوییم شهرستان-افتاده است .داروخانه ای که تا به حال چندین دکتر را به خود دیده و مثل گوشت قربانی دست به دست می شود و بیچاره مردمی که باید با وضعیت خراب آن بسازند.داروخانه ای شلوغ که این روزها به سختی می توانید حتی وارد آن شوید. تازه وقتی هم به زحمت توانستید داخل شوید اولین چیزی که به چشم تان می آید تراکم آدم های داخل داروخانه است که به علت جای کم ،کیپ تا کیپ هم ایستاده اند و حتی اگر مریض هم نباشید قطعا مریض خواهید شد.به علت فضای کم داروخانه ،انباری داروخانه در قسمت مراجعین و پشت در ورودی قرار دارد و حتی جلوی پیشخوان هم جعبه های شربت چیده شده و عملا جایی برای مراجعه کنندگان وجود ندارد.تنها دو خانم پاسخگوی این حجم عظیم مراجعین هستند و بر خلاف نوشته ای که بر روی دیوار زده و وجود مسئول فنی را الزامی می داند خبری از دکتر داروساز در این داروخانه نیست.تنها داروخانه شهرستان هم مثل همه چیزهای دیگر آن است و این مردم هم عادت کرده اند با این مشکل هم مثل همه مشکلات دیگرشان بسازند.وقتی داریم عکس می گیریم یکی دونفر که ما را می شناسند می گویند بنویسید چرا در بهاباد داروخانه شبانه روزی وجود ندارد اگر از ساعت 10 شب تا صبح کسی نیازی به دارو پیدا کند چه باید بکند؟حاج اکبر که در مغازه کناری ایستاده می گوید شما هم دلتان خوش است آیا انعکاس این مطلب، فایده ای هم دارد؟اصلا آیا کسی به مطالب شما توجهی هم می کند؟
درست است که مسئولین ما هیچ کدام به اینترنت دسترسی ندارند و این مطلب را نخواهند دید! اما آیا کسی در این شهر پیدا خواهد شد که به مشکلات این مردم رسیدگی کند؟
امروز
بمناسبت هفته بسیج ،شعری در رثای شهدای والامقام پایگاه شهید چمران بهاباد از استاد گرانقدر حسن لقمانی
شعریست شعر خون که از کارون گذشته است
این کاروان از کوه و از هامون گذشته است
این داستان عاشقی آخر ندارد
چون آتشی ماند که خاکستر ندارد
این کاروان مردان بس آزاده دارد
مردان اندر خون خود افتاده دارد
مقصود او ایمان و مقصد آسمان است
فرماندۀ این کاروان صاحب الزمان است
این پایگه را نام چون چمران نهادند
این نام از مردان با ایمان نهادند
بر آسمانش نوزده اختر نشسته است
هر اختری کو پشت اهریمن شسکسته است
اینجا رفیعیان است سرداری دلاور
روشن تر از ماه است و از خورشید خاور
اینجاست جایی ره به عرش نور دارد
مرد رشیدی چون امینی پور دارد
هرچند نامش اصغر است امّا کبیر است
فرماندهی جان بر کف و شیری دلیر است
زین جا زمانی مقصدش آغاز کرده
زین پایگه تا عرش حق پرواز کرده
جایی که عزمش پشت اهریمن شکسته است
در خون جانبازی چنان دهقان نشسته است
زین جا کبوتر های حق پرواز کردند
اِنا اِلیه راجعون آغاز کردند
زین جا غنی زاده به جنت پر کشیدست
جام شهادت را ز مستی سر کشیدست
ایران که آزاد از عدو و سربلند است
مدیون خون چون عزیزی ،هوشمند است
آری به مقصد خون مقصودی رسیدست
خونی که در جسم وطن جانی دمیدست
شهرم اگر ره سوی آبادی گرفته است
از خون چون مهدی بهابادی گرفته است
از قنبریّان درس آزادی گرفتیم
ره را به روی خصم بغدادی گرفتیم
گویی که اُنسی با خدا دارد امینی
نام از محمد با رضا دارد امینی
جانش به کف بنهاده و این راه رفته
پایش به ره بنهاده و آگاه رفته
دیدیم اسماعیلی از جانش حذر کرد
چون شیر از خطّ مقدم او گذر کرد
گویی که اسماعیل قربانگاه میرفت
این راه را دانسته و آگاه میرفت
بوالقاسمی صد بار راه طوس رفته
اکنون به عزم کربلا پابوس رفته
نامش حسین و جان فدایی بر حسین است
سرباز روح الله، پیری از خمین است
وقتی رضای عالمی میرفت میدان
غسل شهادت کرده و بگذشت از جان
از جان و دل با دشمنان پیکار می کرد
در جبهه، جنگ با خصم استکبار می کرد
دیگر جوان جبهه اینجا کارگر بود
با نام چون عباسعلی او مفتخر بود
الحق که چون عباس جانش را فدا کرد
دانست راه حقّ و از باطل جدا کرد
میجوشد این خون عزیزان در دل ما
چون موج می آید به سوی ساحل ما
چون یوسفی شهد شهادت نوش بگرفت
جنّت وِرا یکباره در آغوش بگرفت
وقتی که او جام شهادت نوش میکرد
با اشهد خود خلق را مدهوش میکرد
هان ای شهید قهرمان عباس حداد
پیکارکرده با عدو و خصم بیداد
ما عهد می بندیم راهت را بپوییم
هر گوشه ای راه و نشانت را بجوییم
این مکتب ما مکتب صبر و صبوریست
مدیون درخون خفته ای همچون غفوریست
در جبهه بس حال و هوایی بود ما را
اندیشه کرب و بلایی بود ما را
درجبهه پنداری زمین هم آسمان بود
رزمنده هرکس بود آنجا قهرمان بود
ما چند جاوید الاثر داریم اینجا
چندین شهید بی خبر داریم اینجا
با خونشان صدام را در دام کردند
سیمای استکبار را بد نام کردند
ازتیر اهریمن چنین در خون فتادند
بس سالها در دشت و در هامون فتادند
ز ایشان نه جسمی نه پلاکی ،استخوانی
پیدا نشد زان مرغکان نامی نشانی
بنگر رضای اخوان را غرق در خون
آلاله از خونش دمد در دشت و هامون
آن پیکری بس سالها در راه باشد
تنها خدا از جای او آگاه باشد
ما چشم بر راه رضای اخوانیم
چشم انتظار یک پلاک و استخوانیم
آری جلال دانش از ما دور گشته
چشمم چو یعقوب از غمش بی نور گشته
آن پیکرش بس سالها افتاده بر خاک
جسمش به جا و روح او رفته در افلاک
ای کاش آید زو پلاکی استخوانی
«سیمرغ» می جوید از او نامی نشانی
...
آیا با گذشت بیش ازیک دهه،بالاخره پروژه ساخت گلزار شهدای بهاباد به پایان خواهد رسید؟
سید محمود میرابوالقاسمی به عنوان نماینده استان در شورای عالی استان ها انتخاب شد
پس از رأی گیری از بین ده نماینده شهرستان های استان یزد سید محمود میرابوالقاسمی از بهاباد و رضا ربانی از ابرکوه به عنوان نمایندگان شورای استان یزد در شورای عالی استان ها معرفی شدند.
گفتنی است سید محمود میر ابوالقاسمی سابقه ۴ سال شهردار بهاباد، سه دوره عضویت شورای اسلامی شهر و نماینده شورای اسلامی شهرستان بهاباد در شورای استان را در کارنامه خود دارد.
در حال وبگردی در سایتهای خبری استان بودم که به خبری برخوردم با عنوان" نماینده مردم بافق:“بشکان” و “خوسف” به بافق باز گردانده می شوند"خیلی متعجب شدم از اینکه نماینده شهرستانمان اینهمه بذل وبخشش دارند ومی خواهند قسمتی از بهاباد را که با هوچی گری یک نفر از اهالی خوسف که هرازچندگاهی دستی به قلم میبرد وبرخلاف نظر اهالی 35روستا،مدام به چرت گویی خود ادامه میدهد ومظلوم نمایی می کند به بافق ببخشند.نماینده ای که در روز اول انتخابات بنای گرفتن چادرملو را داشت وبا صدای بلند فریاد میزد که فقط من میتوانم چادرملو را پس بگیرم حال می خواهد قسمتی از بهاباد را جدا کرده وبه بافق ببخشدوبه گفته خود ایشان 15 مرتبه برای حاتم بخشی خود به وزارت کشور رفته است.
کاش نماینده منتخب مردم که که نمایندگی خود را مدیون رای مردم بهاباد میباشد برای "حل مشکلات" بهاباد به وزارتخانه ها می رفت نه برای جدایی قسمتی از بهاباد.
کاش بجای 15مرتبه پیگیری جدایی خوسف وبشکان از بهاباد ،پیگیر مطالبات مهمی مانند گاز،آب ،برق وجاده بهاباد بود.
کاش بجای اینهمه پیگیری گاهی هم به مناطق حوزه انتخابیه اش سرمیزدتا امام جمعه ابرکوه نگوید :من متاسفم که عرض کنم طی گذشت 8 ماه از سال جاری، نماینده محترم فقط یکبار با ما دیدار داشته است، انتظار ما از نماینده این است که یک یا دو شهرستان را فقط حوزه انتخابی خود نداند. ( اینجا)
کاش نماینده ما،مانند نماینده های شهرهای دیگر یک تذکر کتبی در مجلس به مسئولان اجرایی برای عمل نکردن به اینهمه مصوبه انجام نشده وعقب ماندگی بهاباد ودیگرشهرستانهای حوزه انتخابیه می داد تا ماهم دلخوش باشیم که نماینده ما هم در مجلس حضور دارد. ( اینجا )
کاش...
خوب است نماینده محترم مردم به میان مردم بیاید و از عملکرد دوساله خود در قبال مردم بهاباد بگوید وتوضیح دهد تا بحال برای این مردم چه کرده؟در زمان ایشان چه تغییری در این شهرستان ایجاد شده و در کجاها پیشرفت کرده ایم؟؟؟؟؟؟؟
و در آخر می گویم:کاش ماهم یک "تابش"داشتیم
آیا به جز نفرات بالا افراد دیگری را در این شهرمی شناسید که دوچرخه سوار شوند؟
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد..
دراربعین حسینی یاد تمامی ذاکرین امام حسین (ع)را گرامی می داریم وبرای شادی روحشان فاتحه می خوانیم.
یاد میکنیم از ذاکرین اهل بیت مرحومان شیخ محمدتقی محمدی ، شیخ ذبیح ا...فاضلی و تمامی کسانی که به نحوی ذاکر و نوکرامام حسین(ع) بودند و عکس آنها در آرشیو سایت موجود نبود و برایشان علو درجات و همنشینی با امام حسین(ع) را طلب می کنیم.
لطفا اگر عکسی از سایر ذاکرین دارید برای ما بفرستید
مطلب هفته گذشته ما درمورد جناب آقای دخیل عباس زارع زاده واکنش سایت رسمی ایشان و البته اهالی سایت وزین صبح مهریز را برانگیخت و توسط این عزیزان به تشویش اذهان عمومی و بی انصافی متهم شدیم .در این نوشته بنابر دفاع از خود را نداریم بلکه می خواهیم نقدی بر جوابیه سایت جناب زارع زاده و لیست منتشر شده از خدماتی که توسط آن جناب درحق مردم بهاباد انجام شده داشته باشیم.
داستان از خبر سایت جناب زارع زاده درمورد پیگیری بازگرداندن روستاهای خوسف و بشکان به شهرستان بافق آغاز شد.خبری که واکنش ما و بسیاری از مردم این شهرستان را به دنبال داشت که چرا باید یک نماینده بر ضد قسمتی از حوزه انتخابیه خود نامه امضا کند و باعث تفرقه بین مردم دو شهرستان شود.خبری که در تمام سایت های خبری منعکس شد و بگذریم که جناب نماینده هفته گذشته که در بهاباد تشریف داشتند از اساس این قضیه را تکذیب کردند و سایت ایشان هم این خبر را از خروجی سایت حذف کرد خبری که هنوز در همه سایت های خبری موجود است.
با شناختی که از آقای زارع زاده در این یک سال و چند ماه و به خصوص پس از قضایای سال گذشته بهاباد و وعده ایشان مبنی بر بستن آب چادرملو به دستان مبارک خود پیدا کرده بودیم مطمئن بودیم که این وعده ایشان به مردم خوسف هم مثل همه وعده های دیگر ایشان توخالی از آب درخواهد آمد فقط دلمان به حال مردمی سوخت که به وعده های ایشان دل خوش کرده اند . عجیب اینکه فلان شخص معلوم الحال که روزی درکمال بی ادبی ایشان را به سورچرانی متهم کرده بود اینک از آقای دکتر کمال تشکر را دارد و تا قیامت می خواهد غلام ایشان باشد!
پس از همه این جنجالها و حرف و حدیث ها سایت جناب زارع زاده با حذف خبر قبلی خود،اعلام کرده ایشان پای خود را از این قضیه بیرون کشیده اند و "با توجه به دوگانگیهای موجود در بحث مشکلات این روستاها، پیگیری این موضوع از طریق دفتر نماینده مردم ابرکوه، بافق، بهاباد، خاتم و مهریز در مجلس شورای اسلامیصورت نخواهد گرفت و بهتر است متقضایان با هماهنگی شورایهای اسلامیشهر و روستا و از طریق فرمانداریهای بافق و بهاباد پیگیر حل مشکل خود باشند."
به راستی چرا باید ایشان از همان اول به این قضیه ورود کنند و با رسانه ای کردن آن، مردم دو منطقه را به جان هم بیندازد که حالا مجبور به کنار کشیدن از قضیه شوند؟
و اما آنچه باعث شد دست به نوشتن این مطلب بزنیم انتشار لیستی از کارهای انجام شده توسط جناب زارع زاده در شهرستان بهاباد است که با خواندن آن هم بسیار متعجب شدیم و هم بسیار متاسف.در این چند روز با مراجعه به نهادها و افراد مسئول ،بند بند این خدمات را بررسی کردیم که متاسفانه باکمال تاسف باید اعلام کنیم به جز 3-2 مورد،قریب به اتفاق این موارد اعلام شده یا از اساس دروغ و بی پایه و اساس است و در موارد نادری که انجام شده یا در زمان ایشان نبوده یا ایشان اصلا در آن نقشی نداشته اند که در ادامه به تفصیل آنها را بررسی خواهیم کرد برای اینکه انصاف را رعایت کرده باشیم ابتدا از موارد درست شروع کرده ایم:
- پیگیری مشکلات جهاد کشاورزی شهرستان بهاباد
دستور ایجاد مرکز خدمات کشاورزی آسفیچ توسط جناب زارع زاده گرفته شده که هنوز به مرحله اجرا نرسیده است.
- ارتقاء مرکز بهداشتی درمانی روستایی آسفیچ
جناب زارع زاده دستور شبانه روزی شدن این مرکز با 2 پزشک را از وزیر قبلی بهداشت گرفته اند که به علت مخالفت رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی یزد اجرایی نشده و پیگیری مسئولان بخش آسفیچ و شهرستان را می طلبد.
- تأمین منابع انسانی و متخصص شبکه بهداشت و درمان
-تامین تجهیزات و پزشکان متخصص شبکههای بهداشت و درمان شهرستان بهاباد
-تامین داروهای صعب العلاج داروخانههای بهاباد
اولا نویسنده دقت نکرده که اساسا شهرستان بهاباد "شبکه" بهداشت و درمان ندارد و ثانیا آن چنان مرکز بهداشت بهاباد از کمبود دکتر عمومی -چه برسد به دکتر متخصص- رنج میبرد که رئیس این مرکز مجبور است به طور متوالی شب و روز به عنوان دکتر کشیک در مرکز کار کند و حتی اخیرا چند روزی مجبور شده بودند دکتر آسفیچ را به بهاباد بیاورند و مردم این بخش دکتر نداشتند. مرکز بهاباد حتی به اندازه کافی پرستار هم ندارد.ضمن اینکه بهاباد یک داروخانه بیشتر ندارد و تامین داروهای صعب العلاج این داروخانه هم تکذیب شد .
- شبانه روزی کردن مرکز بهداشتی درمانی شهرستان بهاباد
مرکز بهداشتی درمانی بهاباد سالهای سال و از زمانی که ما به یاد داریم شبانه روزی است و منظور نویسنده را از شبانه روزی شدن مرکز بهداشت بهاباد متوجه نشدیم و مسئولان مرکز بهداشت بهاباد هم از منظور نویسنده ابراز بی اطلاعی کردند.
- اخذ دستور ساخت ساختمان مرکز دیالیز
ساختمان مرکز دیالیز بهاباد قبلا به عنوان مهدکودک بیمارستان ساخته شده ولی برای سکونت پزشکان از آن استفاده می شده که به علت کمبود جا تخلیه و برای مرکز دیالیز تجهیز شده و تمامی تجهیزات آن هم از محل کمک های خیرین خریداری شده و اخذ دستور ساخت این مرکز از طرف مسئولین مرکز بهداشت بهاباد تکذیب شد.
- ساخت ساختمان سایت شبکه بهداشت و درمان
هنوز کسی در شهرستان این ساختمان را ندیده و احتمالا در شهرستان دیگری ساخته شده و اشتباها به نام بهاباد نوشته شده.قرار است درصورت تامین هزینه ،منزل مسکونی روبروی اداره آموزش و پرورش تخریب شده و ساختمان سایت به جای آن ساخته شود اما هنوز حتی نقشه آن هم تهیه نشده چه برسد به ساخت آن.
- راه اندازی اورژانس جاده ای بهاباد- چادرملو- آسفیج
احتمالا منظور نویسنده اورژانس جاده ای بهاباد_آسفیچ و بهاباد_چادرملو بوده که اورژانس بهاباد - آسفیچ اصلا در زمان ایشان ساخته نشده و با اینکه آمبولانس آن هم تهیه شده اما به خاطر کمبود نیرو هنوز راه اندازی نشده و اورژانس بهاباد-چادرملو هم هنوز اصلا ساخته نشده که راه اندازی شود.این طور که از شواهد و قرائن پیداست عزیزان سایت جناب زارع زاده درخواست های مسئولین مرکز بهداشت از ایشان را به عنوان کارهای انجام شده منتشر کرده اند.
- احداث مرکز تابش سنجی انرژی خورشیدی و ایجاد پارک خورشیدی
احداث این مرکز هم از تخیلات نویسنده مطلب بوده و هنوز کسی در بهاباد موفق به مشاهده این مرکز نشده فقط پیگیری هایی برای ایجاد این مرکز انجام شده که توسط جناب زارع زاده صورت نگرفته و ساخت این مرکز هنوز درحد حرف است.
- کمک مالی جهت شرکت تعاونی تولید کنندگان فرش و موکت بهاباد
به این شرکت مراجعه کردیم که کمک مالی توسط جناب نماینده را تکذیب کردند.درخواستی توسط این شرکت به رئیس دفتر جناب زارع زاده نوشته شده اما هنوز کمکی دریافت نشده است.
- اختصاص مبلغ ۵ میلیارد تومان برای تأمین برق پست ۱۳۲ کیلو وات(بخوانید 132 کیلوولت)
ساخت این پست از مصوبات دور سوم سفر ریاست جمهوری سابق به استان یزد در 16 بهمن سال 1389است که قبل از زمان آقای دخیل شروع شده و 4 میلیارد تومان آن در همان زمان هزینه شده و بقیه هم پس از ایشان ،که به جناب زارع زاده هیچ ارتباطی نداشته است.
- پیگیری جلوگیری از برداشت بی رویه آب از معدن چادرملو
اولا پیگیری کلمه ای بسیار کلی است و به جزئیات این پیگیریها اشاره ای نشده ثانیا همگان می دانند کاهش برداشت آب از منابع زیرزمینی بهاباد از نتایج حرکت سال گذشته مردم بهاباد در بستن آب چادرملو بود که به عنوان یکی از بندها در توافقنامه 16 ماده ای مردم بهاباد و استانداری گنجانده شده و با نصب کنتورهای هوشمند اجرایی شد.این بند از معدود بندهای آن توافقنامه بود که اجرایی شد آن هم به خاطر اینکه نظارت بر آن به 2 نفر از اهالی شهرستان-آقایان ایمانی و غنی پور- سپرده شده بود و ارتباط چندانی به آقای زارع زاده نداشت.
- درخواست اضافه شدن حق آبه معدن چادرملو به بهاباد
- درخواست انتقال معدن چادرملو به مردم بهاباد و تأمین آب معادن مزبور
- درخواست تسریع در بهره برداری پروژه محور مواصلاتی بهاباد- دربند- نای بند
این چندبند از بندهای عجیب این لیست است.اگر قرار باشد چنین درخواست هایی به عنوان بیلان کاری یک نماینده ذکر شود می توان هزاران درخواست دیگر را هم به این لیست اضافه کرد و کلی پز داد و با این درخواست ها همه مسئولین و نمایندگان در مقابل مردم روسفید خواهند بود.
لازم به یادآوری است که حق آبه نه تنها افزایش نیافت بلکه در توافقنامه 16 بندی از دویست و اندی میلیون به 180 میلیون کاهش یافت حال نمی دانیم به خاطر پیگیری های جناب زارع زاده بوده یا چیز دیگر.
- اجرایی نمودن مصوبات سفرهای استانی ریاست محترم جمهوری
- پیگیری و مطالعه سنجی دو بانده شدن محور مواصلاتی بافق – بهاباد
- تخصیص اعتبارات لازم جهت گازرسانی
پروژه گازرسانی به بهاباد از مصوبات دور اول سفر ریاست جمهوری سابق است که در اوج اعتراضات سال گذشته و به زعم نویسنده برای ساکت کردن مردم در ردیف پروژه های مهرماندگار هم قرار گرفت اما همچنان خبری از اجرای آن نیست.همه می دانیم بسیاری از مصوبات سفرهای استانی اجرایی نشده است با این حال نویسنده مطلب مشخص نکرده اولا منظورش از اجرایی نمودن مصوبات ،کدام یک از مصوبات 3 سفر ریاست جمهوری سابق بوده و ثانیا اگر اجرا شده نقش آقای زارع زاده در اجرای آن چه بوده؟از عوامل سایت جناب زارع زاده خواهشمندیم جزئیات مصوبات اجرا شده را منتشر کنند.
5-6 مورد آخر همه کلی است و اشاره ای به جزئیات آن نشده و بهتر است مستندات آن توسط سایت جناب زارع زاده منتشر شود تا بتوان درمورد آنها و نقش آقای زارع زاده در آنها قضاوت کرد .آنچه که بر همگان واضح و مبرهن است این است که هیچ کدام از پروژه های گازرسانی به بهاباد،ساخت جاده بهاباد-نایبندو جاده بهاباد-بافق که از مطالبات همیشگی مردم بهاباد بوده اجرایی نشده و ظاهرا چشم انداز روشنی هم برای اجرای آنها دیده نمی شود.
چه خوب بود که جناب زارع زاده و عوامل سایت ایشان راه صداقت را در پیش گرفته و به شعور مردم بهاباد احترام می گذاشتند .درست است که ما مردمی محروم و رنج کشیده هستیم و دلی پرخون از ظلم مسئولین سالهای گذشته استان داریم اما این قدر در این دو دهه دروغ شنیده ایم این قدر صورتجلسات دروغین برای ما نوشته اند و پای آن را امضا کرده اند(دو نمونه از این صورتجلسات را از اینجا و اینجا می توانید ببینید) که اکنون به راحتی حرف راست و دروغ را ازهم تشخیص می دهیم.ناگفته پیداست که مردم بهاباد مطمئنا قدردان خدمات -ولو کوچک و کم تعداد- مسئولین خواهند بود و نیازی به ارائه آمار ساختگی-که این روزها متاسفانه بین مسئولین به شدت باب شده -نیست.
درپایان روی صحبت ما با همکاران مان در سایت صبح مهریز است.عزیزان لطفا اصول اولیه خبرنگاری را رعایت کرده و استقلال خود را حفظ کنید و در مقام سخنگویی اشخاص و جریانات ایفای نقش نکنید و بازیچه دست این و آن نشوید.
یک نما،سه تصویر
حادثه انفجار پیک نیک و آتش سوزی مینی بوس حامل کارگران معدن چاه گز دیروز درصدر اخبار شهرستان قرار داشت.حادثه ای که ناشی از سهل انگاری صاحبان مینی بوس در عدم تعمیر بخاری آن و همچنین سهل انگاری راننده در استفاده از پیک نیک برای گرم کردن مینی بوس بود و خواست خدا بود که تعداد زیادی در مینی بوس حضور نداشتند وگرنه معلوم نبود الان چه فاجعه ای به بار آمده بود.نکته دیگر در مورد این حادثه آماده نبودن تجهیزات آتش نشانی بهاباد است که وقتی به صحنه حادثه می رسند به علت یخ زدگی پمپ های ماشین آبپاش، در دقایق اولیه موفق به اطفای حریق نمی شوند و کار از کار می گذرد.
به هرحال باید از این حادثه درس گرفته و با اتخاذ پیش بینی های لازم جلوی تکرار این گونه حوادث را گرفت.در پایان جا دارد از عزیزان اورژانس 115 بهاباد که در کمترین زمان ممکن خود را به صحنه رساندند و به یاری مصدومین حادثه شتافتند تقدیر و تشکر کنیم.
در ادامه 3 فیلم از این حادثه را می توانید ببینید که دو تای اول به ترتیب توسط آقایان علی بهرامیان و بلال رزاقی از لحظه آتش سوزی گرفته شده و فیلم سوم گزارشی است که توسط خبرنگار محترم صداوسیما آقای عباس حاتمی تهیه و قسمتهایی از آن در سیمای یزد پخش شده است و تصاویری از مصدومین حادثه درآن وجود دارد.از هر 3 این عزیزان کمال تشکر را داریم.
{flv}mini{/flv}
{flv}atash{/flv}
{flv}minibus2{/flv}
عکس های زیادی توسط شما عزیزان برای سایت ارسال شده که می توانید آخرین عکسهای ارسالی را در زیر مشاهده کنید.با تشکر از تمامی عزیزانی که لطف کرده وعکسهای خود را برای ما ارسال کردند.
با سلام و خسته نباشید
عکس مرحوم شهید مهدی جلیلی که در سایت موجود است مربوط به 1364/11/24 بعد از عملیات والفجر 8 در موقعیت شوشتر میباشد به پیوست عکس شهید جلیلی را مربوط به چند ساعت قبل از شهادت در تاریخ 1365/10/18 در منطقه شلمچه قبل از عملیات کربلای 5 میباشد.
مرحوم احمدی متولد بهاباد در سال1303 می باشند نام پدرشان علی اکبر ونام مادر گرامیشان بی بی مریم معروف به مریم حیدربیک و اهل راور بوده است،بی بی مریم از فرزندان خوانین راور به نام حیدر بیک و از خاندان شفیع خان راوری می باشد.مرحوم شیخِ احمدی اهل زهد و تقوی و از روحانیّون برجسته بوده و تمام عمر خود را صرف عبادت و خدمت به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) و مردم بهاباد و حومه بهاباد نمودند.مرحوم احمدی در سال 1383 و در سن 86 سالگی به رحمت خدا رفتند ایشان عمر با برکت خویش را صرف خدمت به اهلبیت عصمت و طهارت علیه السلام نمودند و از روحانیون برجسته و دارای زهد و علم بودند.
درخت چنار زیبا و کهنسال روستای دهجمال تنها یادگار و اثر به جا مانده از روزگاران قدیم این روستا می باشد و متأسفانه دو اثر تاریخی و باستانی این روستا در اثر عدم آگاهی از ارزش آنها در ابتدای دهه ی شصت و هشتاد به طور کلی با خاک یکسان شده و به جای انها مدرسه و حسینیه ساخته شد.